شنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۹

پوشش‌ آينه‌اي ، زيباي سودمند

پوشش‌هاي آينه‌اي اغلب از نمك‌هاي فلزي تشكيل شده‌اند كه در طي فرايند ساخت عدسي در خلاء ، روي سطح قدامي آن قرار مي‌گيرند و عدسي را به يك آينه يك‌طرفه تبديل مي‌كنند. چشم‌هاي فردي كه از اين عينك استفاده مي‌كند از روبه‌رو ديده نمي‌شود . بايد مد نظر داشت كه به علت افزايش بازتابش نور از سطح قدامي عدسي ، ميزان نور ورودي به چشم كاهش مي‌يابد. كاربرد اصلي اين پوشش به غير از ظاهر زيبا  ، حفاظت از چشم در برابر پرتو مادون قرمز ( پرتو‌هاي با طول موج بزرگتر از ٧٠٠ نانومتر ) است. پوشش‌هاي آينه‌اي بهترين حفاظت را دربرابر اين پرتو‌ها ايجاد مي‌كنند.به علت حساسيت اين پوشش‌ها به خراشيدگي ، بايد از يك لايه پوشش ضد خش روي آنها استفاده نمود.
در مورد پرتو‌هاي مادون قرمز بايد بدانيم كه قرنيه ٩٠% اين پرتو‌ها را عبور مي‌دهد . نتايج مطالعات متعدد نشان داده‌اند كه احتمال آسيب رساندن اين ميزان اشعه به شبكيه بسياربسيار كم است. آسيب پذيري سلول‌هاي شبكيه در برابر اشعه مادون قرمز نزديك به ٨٠٠ برابر كمتر از اشعه ماوراء بنفش است. نكته مهمي كه بايد در نظر داشت اين است كه اگرچه اشعه مادون قرمز به خودي خود اثر چندان مخربي بر شبكيه ندارد اما ، گرماي ناشي از جذب پرتوهاي مادون قرمز مي‌تواند آسيب‌هاي فتو شيميايي ناشي از پرتو ماوراء بنفش را تشديد كند. خطر مهم و اصلي پرتوهاي مادون قرمز ، ايجاد كاتاراكت مخصوصا در افراد ي است كه طولاني مدت در معرض اين پرتوها قرار مي‌گيرند. از اين موارد مي‌توان به كاتاراكت شيشه‌گران اشاره نمود.

جمعه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۹

ضرورت برخورد قاطع و قانونی با مؤسسات عینک سازی غیرمجاز

کالبدشکافی یک درد
چشمانی که دیگر سو ندارد...
رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری، بیانگر نقش محوری اپتومتری در درمان و ارتقای شاخص‌های سلامت در بعد کلان است بر طبق این رای، تنها اپتومتریست‌ها دارای مجوز ساخت و فروش عینک طبی هستند. پس این رای، با تاکید بر شرح وظایف اپتومتریست‌ها در ساخت و فروش عینک طبی، باید از ضمانت اجرایی لازم و کافی برخوردار باشد. رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری، علاوه بر نویدبخشی بر متخصصین علمی و اپتومتریست‌ها و چشم‌پزشکان، می‌توانست و می‌تواند سروش سلامتی و تندرستی برای جامعه باشد. اپتومتریست‌ها، همانا ضامن سلامتی چشمان بینای جامعه هستند و تلاش آنان در این عرصه، ضریب سلامتی، تیزبینی و دقت جامعه را ارتقا می‌بخشد. در این میان نقش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و به تبع آن دانشگاه های علوم پزشکی دراستان های مختلف، نظام پزشکی، و به تبع آن سازمان های  بازرسی کننده  و اداره تعزیرات در اجرای دقیق و کامل این رای، غیرقابل انکار است. اپتومتریست به عنوان فردی متخصص، حق دارد که از حقوق بایسته خود بهره‌مند گردد و بهره‌مندی وی از آن حقوق، در مقابل وظیفه‌ای خطیر که با حوزه سلامت و بهداشت جامعه عجین است را همواره بر دوش خود احساس می‌کند. وی با بهره‌گیری از تخصص‌های دانشگاهی و آکادمیک خود در حوزه بینایی‌سنجی، متعهدانه به درمان بیماری‌هایی از جمله تشخیص و درمان عیوب انکساری، تجویز عینک و لنز، تشخیص و درمان آمبلیوپی و انحراف چشم و درمان اورتوپتیک و ... می‌پردازد. بررسی مشکلات و موانع شغلی اپتومتریست‌ها علاوه بر فراهم‌آوری اطمینان خاطر برای این قشر از جامعه پزشکی، بستر مناسبی نیز برای ارتقاء سطح سلامت و بهداشت جامعه فراهم می‌گردد.
در این میانه، یکی از موانع و مشکلات عمده بر سر راه فعالیت اپتومتریست‌ها، فعالیت و دخالت عینک‌سازان تجربی و موسسات و مراکز، غیرقانونی ساخت و فروش عینک‌های طبی و گاه دخالت چشم‌پزشکان در حوزه فعالیت شغلی آنان است. این گروه‌ها به صورت غیرحرفه‌ای و بدون صلاحیت تخصصی و آموزشی به ساخت و فروش عینک طبی می‌پردازند و عجیب است که موسسات غیر مجاز عینک سازی،  با اعتماد به نفسی بسیار بالا و بی‌هیچ دل‌نگرانی از کنترل ارگان‌های نظارتی، به صورت غیرمجاز، به بسط و گسترش حوزه فعالیت خود می‌پردازند و چه بسیار که این فعالیت اغلب به زیان رسانی به حوزه سلامت و بهداشت جامعه می‌انجامد و دریغ و صد حیف ، گاه چشم پزشکان نیز به فعالیت غیر قانونی کاردانان اپتیک دامن می‌زنند آنان در کنار مطب خویش، با ایجاد و راه‌اندازی مراکز ساخت و فروش عینک طبی غیر مجاز به گونه ای دیگر ، تیشه به ریشه سلامت بینایی جامعه می‌زنند ،  دریغ و وااسفا که مردم نیز بی‌خبر از وقایع پشت پرده و همچنین فعالیت غیرمجاز  این مراکز، نادانسته دیدگان خود را با پرده‌ای از تاریکی و ظلمات می‌پوشانند.
در این وانفسا، علامت سؤال‌های بسیاری ایجاد می‌شود: اینان چه کسانی اند که با اینکه  فعالیت‌شان نه تنها نشانی از معالجه و درمانگری ندارد بلکه گاه آسیب‌های جدی و جبران ناپذیری برسلامت جامعه وارد می‌سازد اما بی هیچ احساس محدودیت و پنهان کاری، به ادامه زندگی شغلی غیر مجاز  خود مشغولند؟! پشتوانه این فعالیت غیرقانونی چیست و کیست؟ عاقبت رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری به کجا می‌انجامد؟ آیا چشم پزشکی که باید بیشترین وقت خود را صرف درمان مشکلات پاتولو‍ژیک  و به طبابت وجراحی های چشم بپردازد و علیرغم داشتن تخصص و آموزش دانش اپتومتری، حیف تلف ثانیه‌های طبابتش نیست که به ساخت و فروش عینک طبی بپردازد؟ و مهم‌تر اینکه چرا و به چه قیمتی نظام پزشکی و وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در این خصوص سکوت اختیار کرده‌ است؟ آیا آسیبی که به سبب فعالیت غیرمجاز این مؤسسه‌ها به سلامت و بهداشت جامعه وارد می‌شود این وزارت خانه و به تبع آن اداره تعزیرات را بر نمی‌آشوبد و آیا انگیزه‌ای قوی در آنها برای برخورد قانونی و پلمپ این مراکز ایجاد نمی‌کرد. گشتی کوتاه در کوچه و برزن‌های شهر مصادیق و شواهد این آسیب بهداشتی را بر ما روشن می‌سازد.
با مجوزهای صادر شده از سوی اداره‌ی فنی و حرفه‌ای، می‌توان مبادرت به فعالیت بهداشت و درمانی نمود؟
حسن صیدخانی، عینک فروشی روژان درخصوص نحوه فعالیت خود گفت: من با مجوز رسمی‌ای که از اداره فنی و حرفه‌ای دریافت کردم و به دنبال 13 سال کار تجربی عینک سازی، هم اکنون مشغول ساخت و فروش عینک طبی و مایع لنز هستم. وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما از لحاظ قانونی و بر طبق آن مجوز می‌توانید عینک طبی بسازید گفت: بله مجوز هم مجوز عینک سازی است؛ هم‌اکنون این کار را نیز در کارگاهی که در کرمانشاه مستقر است انجام می‌دهیم. بیمار با نسخه پزشک و یا اپتومتریست به ما مراجعه می‌کند و من آن نسخه را برای ساخت عینک، به کارگاه می‌فرستم. وی در پاسخ به این‌که چرا و به چه دلیل نظام پزشکی و امور درمانی کشور این کار را در حوزه فعالیت مجاز و قانونی اپتومتریست تعریف کرده‌ است و مجوز ساخت و فروش عینک طبی تنها به اپتومتریست‌ها تعلق دارد گفت: شاید به دلیل نفوذ اپتومتریست‌ها در جامعه پزشکی کشور، این امتیاز تنها در حوزه فعالیت آنان تعریف شده است به نظرم یک اپتومتریست ، اغلب می‌تواند تعیین نمره عینک و لنزومتری نماید و بسیار کم پیش می‌آید که او خود به ساخت عینک بپردازد و به نظرم بینایی سنج تخصص کافی در خصوص ساخت عینک را کسب نکرده است.
در پایان در پاسخ به این که برخورد شما درخصوص موج جدیدی که داعیه‌دار و خواهان مبارزه با مراکز و مؤسسات غیرمجاز فروش و ساخت عینک طبی هستند، چیست؟ فعالیت‌ روژان مجاز و قانونی است و برخورد قانونی با متخلفین در این حوزه، موجب خرسندی ما نیز هست. اما اکنون و در این برهه زمانی فعالیت من نوعی که دارای مجوز فنی و حرفه‌ای هستم باز غیرقانونی تلقی می‌شود، در صورت ایجاد شغل جدید برای اینجانب، باکی از بستن مرکزم ندارم. وی در پایان برخورد جدی با تمامی مؤسسات و مراکز غیرقانونی ساخت و فروش عینک طبی را بدون هیچ ملاحظه صنفی و قومی و عشیره‌ای منصفانه دانست.
مؤسسات عینک‌سازی غیرمجاز پلمپ خواهند شد و یا...
زرگوش مدیرکل اداره تعزیرات حکومتی استان، درخصوص نوع رویکرد قانونی اداره تعزیرات در برخورد با متخلفین در امور بهداشتی و درمانی اظهار داشت: چنانچه شکایتی براساس اسناد تخلف و با محوریت بهداشت و درمان به این اداره گزارش و یا مکاتبه شود اداره تعزیرات موظف است براساس جایگاه قانونی خود، شکایت مورد نظر را به کمیسیون ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی ارجاع دهد. در کمیسیون مذکور که از رئیس دانشگاه علوم پزشکی به عنوان نماینده وزیر بهداشت ، درمان و رئیس سازمان نظام پزشکی استان تشکیل می‌شود به بررسی موضوع تخلف پرداخته می‌شود در صورتی که این کمیسیون مورد تخلف را محرز دانست نتایج بررسی به منظور برخورد عملی و قانونی با متخلفین، در اختیار اداره تعزیرات قرار می‌گیرد و در نهایت این اداره براساس رأی کمیسیون ماده 11 با متخلفین برخورد می‌کند.
 مدیرکل اداره تعزیرات حکومتی استان در پاسخ به سؤال چگونگی و نحوه برخورد قانونی این اداره با مراکز و مؤسسات عینک سازی غیر مجاز در استان گفت: در این مورد نیز، پس از تشکیل جلسه کمیسیون ماده 11 و بررسی شکایات وارده، تعزیرات وارد عمل می‌شود. رئیس تعزیرات چنانچه تخلفات وارده را محرز دانستند اقدام به برخورد جدی و قانونی با متخلفین می‌نماید و برماست که در انجام وظایف قانونی و مقرر خود جسور و متعهد باشیم و هیچ ملاحظه‌ی اداری و یا صنفی ما را در انجام وظایف قانونی خود سست نخواهد کرد.
و این فریاد یک اپتومتریست است، می‌شنوید؟!
بتول هوری اپتومتریست ایلامی، در پاسخ به این سؤال که چرا تاکنون اقدام و پیگیری عملی در خصوص برخورد قانونی با مؤسسه‌های عینک سازی غیرمجاز صورت نگرفته است گفت: از سال 1382 به دنبال پیگیری‌های انجمن اپتومتریست‌های کشور در جهت ضرورت برخورد با مؤسسه‌های عینک‌سازی غیرمجاز، در استان ایلام، ما نیز خواهان برخورد قانونی با این گونه مؤسسات از طریق کمیسیون ماده 11 دانشگاه علوم پزشکی ایلام شدیم. اما علی‌رغم همکاری و مساعدت اداره نظارت دانشگاه درخصوص تهیه لیستی از عینک‌سازی‌های غیرمجاز استان و ارسال آن به اداره کل تعزیرات حکومتی استان ایلام، متأسفانه شعبه مربوطه اداره تعزیرات حکم برائت برای متخلفین صادر نمود و پس از آن تا اواخر سال 1386 چندین مورد پیگیری بی‌سرانجام صورت گرفت. هوری در پاسخ به این سؤال که آیا شما از غیرمجاز بودن این مؤسسات اطمینان دارید و آیا مشکل متعدد و غیرمجاز بودن فعالیت این مؤسسات تنها گریبانگیر استان ایلام است و یا به نوعی اپیدمی و کشوری است؟ گفت: بله، در غیرمجاز بودن فعالیت آنان شکی وجود ندارد. تا اواخر سال 1386 تعداد عینک‌سازی‌های غیرمجاز در سطح شهر ایلام دو مؤسسه بوده که از آن تاریخ به بعد به دلایلی تعداد آنها روز به روز افزایش یافته است. وی در ادامه علت افزایش مؤسسات غیرمجاز در استان ایلام را به عواملی چون عدم برخورد قانونی، امکان فعالیت رسمی و امنیت روانی آنان اشاره کرد و گفت: فعالیت غیرمجاز این مؤسسات در ایلام آنقدر روشن است که بسیاری از عینک‌سازی‌های غیرمجاز برخی شهرهای دیگر، از جمله کرمانشاه، تهران، اهواز به ایلام مهاجرت کرده و اقدام به تأسیس عینک‌سازی غیرمجاز نموده‌اند. در شهرهای دیگر اگر هم، چنانچه مؤسسات غیرمجاز وجود داشته باشند اغلب پنهان و زیرزمینی و به دور از چشم نظارتی اداره تعزیرات حکومتی به فعالیت می‌پردازند. هوری ضمن اشاره به نحوه و شکل فعالیت مؤسسات غیر مجاز در استان ایلام، اظهار داشت: در ایلام آن قدر این مؤسسات احساس امنیت می‌کنند که با نصب تابلو و بعضاً تبلیغات حتی گمراه کننده، آسیبی جدی به سلامت بینایی شهروندان وارد می‌سازند و متأسفانه این گونه فعالیت غیرمجاز تقریباً در هیچ جای کشور دیده نمی‌شود و تنها شاید ایلام به این شکل است. این اپتومتریست با اشاره به آسیب‌های جدی و غیر قابل جبران ناشی از فعالیت این مؤسسات به سلامت بیماری جامعه، تأکید کرد که با توجه به این که اغلب، درمان تنبلی و انحراف‌های چشمی با تجویز و ساخت عینک با نمره دقیق امکان‌پذیر است متأسفانه این مؤسسات به دلیل نداشتن دقت و تخصص کافی، اغلب با ساخت عینک‌های غیر استاندارد و دقیق موجب تشدید این بیماری‌ها می‌شوند و سرانجام این عملکرد غیر تخصصی، علاوه بر تأثیرگذاری بر افزایش میزان سردردهای مزمن، خستگی و بی‌حوصلگی، از دیگر سو آسیب جدی به سلامت بینایی جامعه وارد می‌سازند. هوری با تأکید براهمیت  برخورد قانونی با این مؤسسات و با اشاره به نقش قانون‌گذاران تصریح کرد: با توجه به جمیع جهاتی که عینک‌سازی‌های غیرمجاز موجب بروز مشکلاتی به سلامت و بهداشت جامعه می‌شوند و وقوف قانون‌گذار نیز به این موضوع، وی را به تصویب قوانین متعدد وادار ساخته است در همین راستا، تصویب آخرین آیین نامه اجرایی در تاریخ 27/11/1387 و متمم آن در تاریخ 18/5/1388 را می‌توان نام برد.
هوری در ادامه با اشاره به پیگیری‌های ناموفق و بی‌سرانجام اپتومتریست‌های استان درخصوص پاسخگویی مسئولین دانشگاه و معاونت درمان و مسئولین تعزیرات حکومت برای اجرای این قانون افزود: اکنون اپتومتریست‌های استان به این نتیجه رسیدند که موضوع را از طریق مقامات مافوق استان از جمله استاندار و معاونت برنامه‌ریزی و اداره بازرسی استانداری پیگیری کنند و امیدواریم که قاطعیت مقامات مذکور، بتواند به برخورد قانونی با عینک‌سازی‌های غیرمجاز استان بیانجامد.

سه‌شنبه، بهمن ۱۲، ۱۳۸۹

غرض از تمام اين حرفها اين است:


غرض از تمام اين حرفها اين است: هر سخن منفی که در مورد خودتان، اپتومتری و يا همکارانتان می شنويد، می تواند بخشی از روان شما را به خود جذب کند. رفتار ناشايست اين يا آن همکار می تواند حس مظلوميت و فاقد اختيار بودن را در ما ايجاد کند، آنطور که قادر به فکر کردن به راه حل و اقدام کردن در مسير آن نباشيم. اينها همان گِلهايی است که ماشينهای در حال عبور از خيابان گلی به من و شما پرت می کنند. من بيش از حد به اين فکر کردم که چرا اين ماشينها گل پرت می کنند. بايد زودتر قبول می کردم که خيابان پرازگل است و گلی شدن هم طبيعت عبور از اين خيابان است.
دوستان ناآشنای من! من و شما با ورود به رشته اپتومتری وارد خيابانی شديم که در آن خيلی ها گِل پرت می کنند. مهم نيست که چه کسی گِل به شما پرت می کند. زياد هم فکر نکنيد که چرا گل پرت می کنند، عمدا يا غير عمد، عادلانه يا ناعادلانه. اينها مهم نيست. مهم اين است که بايد اين خيابان را آسفالت کنيد، يا حداقل خودتان را از گل پاک کنيد. نيازی هم به اراده آهنين ندارد، خرجش يک دوش آب گرم است. يا به قول يک دوست خوب جديدم: "راه دارد!"
اراده من هم آهنين نيست و نبود، فقط راهش را خداوند نشان داد. دوستی گفت راهش را بار ديگر بگو. چشم، در يادداشتی ديگر به زودی.
و هذا من فضل ربّی
اللّهم، زدنی علماً

بگذريم از اين حرفها. سخن مهمتری در دل دارم.


بگذريم از اين حرفها. سخن مهمتری در دل دارم. روی سخنم بيشتر با نسل جوان اپتومتری ايران است. نمی خواهم فکر کنيد که آنچه با شما می گويم ناشی از نخوت پيروزی است. نمی خواهم بگويم راه ساده ای در پيش است. می خواهم بگويم من چه اشتباهاتی را در سن شما کردم تا شما همان اشتباه ها را تکرار نکنيد. می خواهم بدانيد که در بيرون از ايران همسنهای شما چه می کنند و چگونه فکر می کنند تا شما هم غير از آنچه در اطرافتان می بينيد، بدانيد که راههای ديگری هم هست. اصلاً چرا بيرون از ايران؟ بيرون از اپتومتری ايران همسنهای شما چه می کنند؟
از همان ابتدای دانشجويی من (اواخر دهه شصت) صحبت هميشه اين بود که اپتومتری چنين است و چنان. اين ماجرا ادامه داشت تا آخرين روزی که من در ايران بودم. يک روز يکی از حضرات بخيل، نامه می داد که اپتومتريستها حق استفاده از افتالموسکپ ندارند. ما می سوختيم که در خارج از کشور، اپتومتريستی را به چهار ميخ مجازات کشيدند که چرا فاندوس بيمار را چک نکرده تا ديابت او را شناسايی کند. روز ديگر می گفتند که فلان گروه بخيل در صدد تعطيل کردن قسمت عينکسازی مطبهای اپتومتری است. روز ديگر فلان کس از طبقۀ سوم بالای مطب بنده با خشم و فرياد می آمد پايين و داد می کشيد که اگر من مطب اين اپتومتريست مدعی چشم پزشک بودن را نبستم!!!  هر روز هم تن ما لرزيد و لرزيد و لرزيد. بعضی ها ايستادند و شکر خدا هرگز هم وانماندند. بعضی ها چاره را در اين ديدند که بروند و با قدرتی بيشتر برگردند. بعضی ها هم چاره را در اين ديدند که بروند و سختی های جاهای ديگر را تحمل کنند و برنگردند.  شما همکار جوان من، جزو کداميک از اين گروهها خواهی بود؟ انتخاب با شما است و هر کدام از اين مسيرها، سختی های خود و لذت ها ی خود را دارد، منفعتها و ضررهای خود را دارد. فقط يک راه به نظر من غلط است و من آن راه را طی کرده ام و نمی خواهم شما هم اسير آن مسير بشويد چون چندين سال از گرانبهاترين سالهای عمرم صرف اين اشتباه شد.
راه غلط اين است: در طی سالهايی که بعد از اخذ مدرک کارشناسی در ايران کار کردم، بخش بزرگی از نيروی روانی من صرف فکر کردن به اين شد که چرا رشته ما انقدر مظلوم است. بتدريج اين تفّکر در ذهن من قالب شد که کلاً چرا در همه محيطهای کاری، به ما ظلم می شود. پله بعدی اين قهقرای روانی اين بود که چرا به من ظلم می شود. چرا فلان آقای دکتر، با من فلان رفتار را می کند، چرا فلان همکار اپتومتريست با من چنين کرد و چرا و چرا و چرا و چرا و ... مغز من به هيچ چيز ديگری فکر نمی کرد جز همين. به زور از مغزم کار می گرفتم. به شدت کار می کردم، ولی فشار روانی و چراها و احساس قربانی بودن رو به افزايش بود. احساس می کردم در شرايطی هستم که کمتر توان تغيير دادن و کنترل کردنش را دارم. همين احساس ناتوانی فرسوده ام می کرد و هر آنچه می کردم را برايم تقريباً بی جلوه می کرد. روزی يکی از دانشجويان جمله ای را به نقل از پدرش گفت که هرگز فراموش نخواهم کرد و منشاء تغييرات فکری مهمی در ذهن و روش فکر کردن من شد. او گفت: "اگر کنار خيابانی پر از گل بايستی، هر ماشينی که رد می شود قدری گل به رويت خواهد پاشيد. اما مهم اين است که اگر يک ماشين گل بپاشد يا يکصد ماشين، در هر حال خرجش يکبار حمام کردن است."

من و تو با همين مهرها و محبت ها زنده ايم، مخصوصاً من


با سلام به همه همکاران گرامی و خصوصاً دوست عزيزی که در يادداشتهای اخير با نام "ناشناس" يادداشتی را در مورد دوره دکترای اپتومتری و ضرورت تاسيس آن در ايران نوشته اند

قبل از هر چيز مايلم از اين دوست گرامی تشکّر کنم که اين بحث را گشوده اند. با اينکه من شايد هيچوقت ندانم شما که هستيد، اما می خواهم شما را به عنوان "دوست آشنا" خطاب کنم نه ناشناس چرا که مشکلی که شما بيان کرده ايد، مشکلی است آشنا و درد همه ما اپتومتريستهای ايران و هر اپتومتريست و غير اپتومتريستی است که برای بينايی ايرانيان دل می سوزاند. پس ای دوست آشنای من، من ايـن عبارت را نه برای شما، که برای صحبت با همه همکارانم، بر می گزينم، که هم شما دوست آشنای من هستی، هم تک تک آنهاييکه اين مطلب را می خوانند و برای بهروزی ايران و بينايی ايرانيان، دغدغۀ خاطر دارند.
خلاصه ای از ماجرا را برای آن عزيزانی که در جريان نيستند تقديم می کنم: من در يادداشتی، خلاصه ای از پايان نامه خودم را معرفی کردم چون آقای عليميرزايی هم اين موضوع را از من خواسته بودند و گوشه ای از نفس خودپرستم هم می خواست که پايان پروژه ام را اعلام کنم. يکی از همکاران در جواب، ملاطفتی فرمودند و کلامی محبت آميز راجع به پايان نامه برايم فرستادند. اين باعث شد که من هم در اينترنت دنبال ردّ پای فعاليتهای ايشان بگردم تا ببينم چه نکته ای را می توانم از ايشان يادبگيرم، خصوصاً که قبلاً هم ايشان را ملاقات کرده بودم و آن زمانی بود که ايشان درسشان را شروع کرده بودند و من در آستانه شروع کردن دوره دکتری بودم. وقتی که ديدم ايشان نزديک به سی مقاله دارد آنقدر برايم جالب بود که فکر کردم حتماً بايد اين موضوع را در وبلاگ عنوان کنم. يک علتش اينکه اگر من روزی روزگاری بيست مقاله در پرونده کاری ام داشته باشم، همه همکاران خارجی من خواهند دانست که من ايرانی اين مقاله ها را چاپ کرده ام – باور کنيد در خارج به اين موضوع خيلی حساس هستند و شايد زياد هم خوششان نيايد. در همين خارج از کشور، من برای چاپ کردن يک مقاله، دو سال تمام درگيرو دار بوروکراسی حضراتی بودم که اصلاً ميل به چاپ شدن کار من نداشتند و همين هم باعث شد که من دل و دماغ چاپ کردن مقاله ديگری را نداشته باشم (به اين موضوع بعداً برمی گردم). اينکه همکار من چندين و چند مقاله دارد، کاری است که به اعتقاد من عين پرداخت دين به وطن است. به نظر شما من که يک مقاله دارم بيشتر وطنم را معرفی کرده ام يا آن همکاری که 5 مقاله دارد يا آن ديگری که 20 مقاله دارد؟ البته همه ما متوجه هستيم که دوست داريم اميدوار باشيم که بهره های بيشتری از علم همکارانمان نصيبمان شود و قطعاً هدف دوست آشنای ما هم بيان همين موضوع بوده. بله، اميدوارم همکاران ما، چه آنها که در ايران هستند و چه آنهايی که به هر علت در خارج از ايران هستند، همه ما را از علم خود بهره مند کنند و اين کار را به نحوی هر چه فعالانه تر انجام بدهند. اما اين را هم بگويم که علم دادنی نيست، گرفتنی است، و راه گرفتنش هم يا تجربۀ شخصی است يا مهر و محبت، نه با اعتراض. چرا؟ چون همه ما، چه در ايران باشيم، چه در بيرون از ايران، مشغله هايی داريم که مانع از فعاليتهای علمی دلخواهمان می شود. همين الان، من آنقدر دليل برای افسرده بودن دارم که چشم امّيدم به محبت همکاران ايرانی است و الحمدالله هر وقت ضعف روحيه در حال غلبه کردن بوده، خداوند يکی از دوستان را همچون سفير عشق و نور مامور کرده که کلامی اميدبخش برايم بفرستند و توان از دست رفته من را احيا کنند. دوست آشنای عزيز من، هر که هستی، بدان که من و تو با همين مهرها و محبت ها زنده ايم، مخصوصاً من.

تعمیم ندهیم

"مهمترین تفاوت مشاهدات پژوهشی نسبت به مشاهدات بالینی در این است که یافته های پژوهشی براساس مجموعه ای از بیماران متنوع است.اما مشاهدات ب...