سهشنبه، اردیبهشت ۰۶، ۱۳۸۴
سفيدي چشمان شما ، از ترس مي گويند
ايسنا ، علوم پزشکي ايران - زماني که شما با فردي که ترسيده ، روبرو مي شويد ، جريان اتوماتيکي در ذهن ، باعث مي شود بلافاصله احساس ترس کنيد.
براساس مطالعات پژوهشگران دانشگاه " Wisconsin " ، قسمت سفيد چشم ، مسئول مخابره احساس ترس است . بعلاوه زماني که تصوير فردي ترسيده ، به مدت بسيار کوتاهي از مقابل چشم افراد عبور مي کند ، باز مغز به خوبي آن را تشخيص داده ، در مقابل واکنش نشان مي دهد.
اين محققان معتقدند زماني که افراد به هم نگاه مي کنند ، قبل از هر چيز به صورت همديگر دقيق مي شوند و نخستين عضوي که درصورت جلب توجه مي کند ، چشمان فرد مقابل است.
بر همين اساس ، اگر سفيدي چشمان فرد مورد نظر بزرگ و درشت تر از حد عادي باشد ، به سرعت پيامي به " آميگدال " مغز ارسال مي شود که براساس آن پاسخ اتوماتيکي در ذهن فرد بلافاصله ، موجب احساس ترس و خطر مي گردد
ايسنا ، علوم پزشکي ايران - زماني که شما با فردي که ترسيده ، روبرو مي شويد ، جريان اتوماتيکي در ذهن ، باعث مي شود بلافاصله احساس ترس کنيد.
براساس مطالعات پژوهشگران دانشگاه " Wisconsin " ، قسمت سفيد چشم ، مسئول مخابره احساس ترس است . بعلاوه زماني که تصوير فردي ترسيده ، به مدت بسيار کوتاهي از مقابل چشم افراد عبور مي کند ، باز مغز به خوبي آن را تشخيص داده ، در مقابل واکنش نشان مي دهد.
اين محققان معتقدند زماني که افراد به هم نگاه مي کنند ، قبل از هر چيز به صورت همديگر دقيق مي شوند و نخستين عضوي که درصورت جلب توجه مي کند ، چشمان فرد مقابل است.
بر همين اساس ، اگر سفيدي چشمان فرد مورد نظر بزرگ و درشت تر از حد عادي باشد ، به سرعت پيامي به " آميگدال " مغز ارسال مي شود که براساس آن پاسخ اتوماتيکي در ذهن فرد بلافاصله ، موجب احساس ترس و خطر مي گردد
یکشنبه، اردیبهشت ۰۴، ۱۳۸۴
نامطبوعترین قسمت کار من در شرکتی که در آن کار می کنم، بررسی لنزهای مرجوعی است. چرا؟ در درجه اول چون امکانات کافی برای این کار ندارم ولی در آخرین شماره مجله کانتکت لنز اسپکترام، وسیله جدیدی معرفی شده که ایکاش من هم گیر بیاورم: ببینید
انشالله در مشهد فیلم آنرا نمایش خواهم داد. برای دیدن تصویری که از داخل چشمی این وسیله ساده دیده می شود، به سایت ایرانسافتلنز مراجعه فرمایید
جمعه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۴
سيگاركشيدن احتمال نابينايي را افزايش مي دهد
محققان دانشكده پزشكي و بهداشت لندن هشدار دادند كه استعمال دخانيات باعث كاهش بنيايي در سن پيري مي شود.
به نوشته خبرگزاري سوريه (سانا) اين تحقيق كه در مجله انگليسي چشم پزشكي منتشر شده است يادآور مي شود كه دخانيات باعث بروز 28 هزار نوع بيماري مي شود كه يكي از اين بيماري ها كاهش بينايي در سن پيري تا سرحد كوري است.
اين تحقيق نشان مي دهد كه اشخاص بالاي 75 سال در انگليس بسيار در معرض اين خطر قرار گرفته اند و بروز يكي از شايع ترين انواع كوري ها به اين دليل بوده است.
كارشناسان معتقدند با به دست آمدن اين نتايج دولت ها بايد هر چه بيشتر كوشش كنند تا استعمال دخانيات را ريشه كن سازند
محققان دانشكده پزشكي و بهداشت لندن هشدار دادند كه استعمال دخانيات باعث كاهش بنيايي در سن پيري مي شود.
به نوشته خبرگزاري سوريه (سانا) اين تحقيق كه در مجله انگليسي چشم پزشكي منتشر شده است يادآور مي شود كه دخانيات باعث بروز 28 هزار نوع بيماري مي شود كه يكي از اين بيماري ها كاهش بينايي در سن پيري تا سرحد كوري است.
اين تحقيق نشان مي دهد كه اشخاص بالاي 75 سال در انگليس بسيار در معرض اين خطر قرار گرفته اند و بروز يكي از شايع ترين انواع كوري ها به اين دليل بوده است.
كارشناسان معتقدند با به دست آمدن اين نتايج دولت ها بايد هر چه بيشتر كوشش كنند تا استعمال دخانيات را ريشه كن سازند
یکشنبه، فروردین ۲۸، ۱۳۸۴
ام اس و علائم چشمی آن ( قسمت دوم)
VEPوسيله با ارزش ديگري جهت بررسي ضايعات سيستم اعصاب مركزي ميباشد حتي ممكن است زماني كه بيمار هيچگونه سيمپتومي ارائه نميكند و تاريخچه اي از ضايعات عصبي وجود ندارد ، VEP حاكي از نواقص در عصب اپتيك باشد و با ارزيابي هاي متعدد VEP ميتوان ميزان گسترش ضايعه در زمان و مكان را در همين افرادي كه هنوز هيچگونه اختلال حسي عنوان نكرده اندبررسي كرد .
در مطالعه VEP نه تنها تاخير مطلق ( Absolute latency ) بلكه اختلالات در ميزان تاخير و اشكال امواج ثبت شده در دو چشم ، همگي جزو موارد تشخيص هستند . امروزه به جاي استفاده از تكنيك قديمي فلاش زدن از پترن صفحه شطرنجي جهت ايجاد تحريكات بينائي استفاده ميشود كه نسبت به روش قبلي پاسخ هاي زيادي ايجاد ميكند . بيماري دميلينيزان تنها موردي نيست كه سبب تغييرات غير طبيعي در تست VEP ميشود ، چرا كه چنين تغييرات غير طبيعي در بيماريهاي ديگر از جمله گلوكوم يا آتروفي اپتيك ناقص ناشي از نوريت اپتيك ايسكميك نيز قابل مشاهده است در هردو بيماري فوق ممكن است فيكساسيون ضعيف شده و يا اصلاً وجود نداشته باشد در اين صورت ميشود چنين نتيجه گرفت كه اين تغييرات VEP مختص الياف عصبي Papillomacular نبوده ، بلكه ناشي از صدمات آكسون عصب ميباشد . بنابر اين VEP براي بررسي M . S اختصاصي نيست هر چند ميتواند بعنوان يك تست تكميلي يا جنبي براي اثبات صحت تشخيص M . S بكار رود .
ميزان تاخير پتاسيل لوب اكسي پيتال افراد به فلاش نوري ، به شدت تحريك نوري بستگي دارد . فلاش نوري ضعيف ، تاخير فاز زيادي خواهد داشت . با فلاش نوري يكسان براي هر دو چشم ، اختلالات يكساني اتفاق خواهد افتاد اما اگر چنانچه ضايعه اي در يكي از دو عقب اپتيك وجود داشته باشد انتقال و يا هدايت اطلاعات به لوب اكسي پيتال به كندي انجام خواهد گرفت . سيستم اعصاب مركزي به اختلالات زماني دريافت اطلاعات از دو چشم اثر تصحيحي نميگذارند به اين عمل سيستم عصبي ، اثر Pulfrich ميگويند اين موضوع توسط McDonald و Halliday به شكل باليني نشان داده شد. جهت بررسي اين اثر ، انگشتان دست و پا يطور همزمان تحريك شدند چون انگشت دست نسبت به انگشت پا به مغز نزديك تر بوده ، بيمار چنين درك كرد كه نخست انگشت دستش تحريك شده يعني طوريكه ( انگشت دست جلوتر و زودتر از انگشت پا تحريك شده باشد ) فلذا اعتقاد براين است كه اگر چنانچه مغز به همه تاخيرات زماني بينائي تصحيح شود ، يا به عبارتي اين تاخيرات را نايده بگيرد ، ديد بعد اتفاق نخواهد افتاد . اگر يك شيء را از ميدان بينائي سمت راست يك فرد سالم به سمت چپ حركت داده و مجدداً بطور مستقيم برگردانيم ، فرد حركت را به شكل مستقيم الخط درك خواهد كرد ، ليكن اگر يك چشم بعلت ضايعه اي در عصب اپتيك مثل نوريت اپتيك ، تاخير زماني در هئايت عصبي داشته باشد باعث خواهد شد كه تصوير شبكيه اي چشم مبتلا نسبت به چشم سالم ديرتر در كورتكس بينائي دريافت گردد ، فلذا حركت مستقيم الخط اش ، بيضوي درك خواهدشد اين موضوع مثالي از اثر اختلاف زماني ( discrepancy Temporal ) است كه قبلاً به آن اشاره شد .
با توجه به اينكه بيماري هاي ماكولا تاخير در كورتكس بينائي ايجاد نميكنند ، تست فوق براي تشخيص افتراقي بيماريهاي ماكولا ازبيماريهاي عصب اپتيك قابل استفاده خواهد بود . حتي بيماراني كه از حمله نوريت اپتيك كاملاً بهبودي يافته اند ، طوريكه 20 / 20 ديد داشته ، ميدان بينائي طبيعي دارند و يا تست صفحات Pseudo isochrmatic ديد رنگي كاملي دارند ، ممكن است هنوز بينائي خود شكايت داشته و از كند و متغير بودن بينائي چشم مبتلا سخن بگويد . چنانچه هنوز اختلال هدايتي در آن عصب موجود باشد ممكن است سمپتوم هائي ناشي از تغيير پديده Pulfrich عنوان نمايد . برخي از محققين گزارش كردهاند كه بيماراني كه در دانستن ايستگاهي كه بايد پياده شوند مشكل دارند ، علتش ايجاد اجباري پديده Pulfrich ناشي از حركت وسيله نقليه ميباشد .
برخي از محققين معتقدند كه نقص هاي اوليه در M . S ، نقص ميدان بينائي ناحيه Bjerrum ميباشد . ولي در خارج از مركز بين زواياي 15 و 25 درجه اختصاصي ميباشد اين نواقص ميتوان در بيماران بدون سيمپتوم بينائي نيز مشاهده شده است ، اما در هرحال اسكوتوم مركزي شايع ترين نقص ميدان بينائي در بيماراني كه شكايت بينائي و M . S دارند ميباشد . Hoyt يك نقص كماني باريك در ناحيه Bjerrum بافت كه با روش نور سبز اين ناحيه را با ضايعات موجود دردستجات الياف عصبي مرتبط دانست .
يكي ديگر از تستهاي جديد در ارزيابي نوريت رتروبولير photometry Fluoro زجاجيه ميباشد . افزايش غلظت فلئورسئين در قسمت خلفي زجاجيه هر چند براي نوريت رتروپولبر ناشي از M . S اختصاص نيست ، ولي به هر حال اين حاكي از اختلال در سد زجاجيه اي – عروقي ميباشد كه ممكن است به هر علتي در نوريت اپتيك ايجاد شده باشد . زماني كه عليرغم ظاهرطبيعي سر عصب به وجود نوريت اپتيك رتروبولبر مشكوك هستيم ، ممكن است انجام اين تست خيلي با ارزش باشد
نقل از وبلاگ اپتومتریست در بهزیستی
VEPوسيله با ارزش ديگري جهت بررسي ضايعات سيستم اعصاب مركزي ميباشد حتي ممكن است زماني كه بيمار هيچگونه سيمپتومي ارائه نميكند و تاريخچه اي از ضايعات عصبي وجود ندارد ، VEP حاكي از نواقص در عصب اپتيك باشد و با ارزيابي هاي متعدد VEP ميتوان ميزان گسترش ضايعه در زمان و مكان را در همين افرادي كه هنوز هيچگونه اختلال حسي عنوان نكرده اندبررسي كرد .
در مطالعه VEP نه تنها تاخير مطلق ( Absolute latency ) بلكه اختلالات در ميزان تاخير و اشكال امواج ثبت شده در دو چشم ، همگي جزو موارد تشخيص هستند . امروزه به جاي استفاده از تكنيك قديمي فلاش زدن از پترن صفحه شطرنجي جهت ايجاد تحريكات بينائي استفاده ميشود كه نسبت به روش قبلي پاسخ هاي زيادي ايجاد ميكند . بيماري دميلينيزان تنها موردي نيست كه سبب تغييرات غير طبيعي در تست VEP ميشود ، چرا كه چنين تغييرات غير طبيعي در بيماريهاي ديگر از جمله گلوكوم يا آتروفي اپتيك ناقص ناشي از نوريت اپتيك ايسكميك نيز قابل مشاهده است در هردو بيماري فوق ممكن است فيكساسيون ضعيف شده و يا اصلاً وجود نداشته باشد در اين صورت ميشود چنين نتيجه گرفت كه اين تغييرات VEP مختص الياف عصبي Papillomacular نبوده ، بلكه ناشي از صدمات آكسون عصب ميباشد . بنابر اين VEP براي بررسي M . S اختصاصي نيست هر چند ميتواند بعنوان يك تست تكميلي يا جنبي براي اثبات صحت تشخيص M . S بكار رود .
ميزان تاخير پتاسيل لوب اكسي پيتال افراد به فلاش نوري ، به شدت تحريك نوري بستگي دارد . فلاش نوري ضعيف ، تاخير فاز زيادي خواهد داشت . با فلاش نوري يكسان براي هر دو چشم ، اختلالات يكساني اتفاق خواهد افتاد اما اگر چنانچه ضايعه اي در يكي از دو عقب اپتيك وجود داشته باشد انتقال و يا هدايت اطلاعات به لوب اكسي پيتال به كندي انجام خواهد گرفت . سيستم اعصاب مركزي به اختلالات زماني دريافت اطلاعات از دو چشم اثر تصحيحي نميگذارند به اين عمل سيستم عصبي ، اثر Pulfrich ميگويند اين موضوع توسط McDonald و Halliday به شكل باليني نشان داده شد. جهت بررسي اين اثر ، انگشتان دست و پا يطور همزمان تحريك شدند چون انگشت دست نسبت به انگشت پا به مغز نزديك تر بوده ، بيمار چنين درك كرد كه نخست انگشت دستش تحريك شده يعني طوريكه ( انگشت دست جلوتر و زودتر از انگشت پا تحريك شده باشد ) فلذا اعتقاد براين است كه اگر چنانچه مغز به همه تاخيرات زماني بينائي تصحيح شود ، يا به عبارتي اين تاخيرات را نايده بگيرد ، ديد بعد اتفاق نخواهد افتاد . اگر يك شيء را از ميدان بينائي سمت راست يك فرد سالم به سمت چپ حركت داده و مجدداً بطور مستقيم برگردانيم ، فرد حركت را به شكل مستقيم الخط درك خواهد كرد ، ليكن اگر يك چشم بعلت ضايعه اي در عصب اپتيك مثل نوريت اپتيك ، تاخير زماني در هئايت عصبي داشته باشد باعث خواهد شد كه تصوير شبكيه اي چشم مبتلا نسبت به چشم سالم ديرتر در كورتكس بينائي دريافت گردد ، فلذا حركت مستقيم الخط اش ، بيضوي درك خواهدشد اين موضوع مثالي از اثر اختلاف زماني ( discrepancy Temporal ) است كه قبلاً به آن اشاره شد .
با توجه به اينكه بيماري هاي ماكولا تاخير در كورتكس بينائي ايجاد نميكنند ، تست فوق براي تشخيص افتراقي بيماريهاي ماكولا ازبيماريهاي عصب اپتيك قابل استفاده خواهد بود . حتي بيماراني كه از حمله نوريت اپتيك كاملاً بهبودي يافته اند ، طوريكه 20 / 20 ديد داشته ، ميدان بينائي طبيعي دارند و يا تست صفحات Pseudo isochrmatic ديد رنگي كاملي دارند ، ممكن است هنوز بينائي خود شكايت داشته و از كند و متغير بودن بينائي چشم مبتلا سخن بگويد . چنانچه هنوز اختلال هدايتي در آن عصب موجود باشد ممكن است سمپتوم هائي ناشي از تغيير پديده Pulfrich عنوان نمايد . برخي از محققين گزارش كردهاند كه بيماراني كه در دانستن ايستگاهي كه بايد پياده شوند مشكل دارند ، علتش ايجاد اجباري پديده Pulfrich ناشي از حركت وسيله نقليه ميباشد .
برخي از محققين معتقدند كه نقص هاي اوليه در M . S ، نقص ميدان بينائي ناحيه Bjerrum ميباشد . ولي در خارج از مركز بين زواياي 15 و 25 درجه اختصاصي ميباشد اين نواقص ميتوان در بيماران بدون سيمپتوم بينائي نيز مشاهده شده است ، اما در هرحال اسكوتوم مركزي شايع ترين نقص ميدان بينائي در بيماراني كه شكايت بينائي و M . S دارند ميباشد . Hoyt يك نقص كماني باريك در ناحيه Bjerrum بافت كه با روش نور سبز اين ناحيه را با ضايعات موجود دردستجات الياف عصبي مرتبط دانست .
يكي ديگر از تستهاي جديد در ارزيابي نوريت رتروبولير photometry Fluoro زجاجيه ميباشد . افزايش غلظت فلئورسئين در قسمت خلفي زجاجيه هر چند براي نوريت رتروپولبر ناشي از M . S اختصاص نيست ، ولي به هر حال اين حاكي از اختلال در سد زجاجيه اي – عروقي ميباشد كه ممكن است به هر علتي در نوريت اپتيك ايجاد شده باشد . زماني كه عليرغم ظاهرطبيعي سر عصب به وجود نوريت اپتيك رتروبولبر مشكوك هستيم ، ممكن است انجام اين تست خيلي با ارزش باشد
نقل از وبلاگ اپتومتریست در بهزیستی
اسكلروز متعدد Multiple sclerosis :
قسمت اول
نوعي بيماري مزمن بافت سفيد نخاع و مغز است كه سير متغيري دارد . دميلينيزان منتشر از اختصاصات اين بيماري محسوب ميشود، يك پروسه اتوايمون است.عواملي مثل محيط ، ويروس و ژنتيك در ابتلا’ به آن نقش دارند، بندرت در سنين زير 15 سال ديده ميشود ، حداكثر شيوع آن در 30 سالگي است و پس از آن به سرعت از شيوع آن كاسته ميشود .در زنان بيشتر از مردان شايع است. براي تشخيص اسكلروز متعدد معمولآ تست خاصي وجود ندارد وشش معيار ذيل را مورد نظر قرار ميدهند كه عبارتند از :
1) غير عادي بودن نتايج معاينات عصبي
2) حداقل دو محل جداگانه از دستگاه عصبي مبتلا باشد
3) ضايعات راه هاي اليافي ( بافت سفيد ) مشخص تر باشند
4) حداقل دو حمله با بافاصله حداقل يك ماه موجود باشد يا به شكل ديگر پيشرفت آهسته ضايعات عصبي طي حداقل 6 ماه
5) سن شروع بين 10 تا 50 سالگي
6) نتوان پديده بيماري را به هيچ شكلي توجيه كرد
پس از مشكوك شدن برخي بررسيهاي تكميلي انجام مي گيرد كه از آن جمله انجام MRI ، بررسي مايع مغزي نخاعي،تست VEP و...ميباشند.
تستMRI براي مشاهده دميلينيزه شدگي و اسكار بسيار مهم است ولي كافي نيست چون در 5% موارد برغم وجود بيماريMS سالم نشان ميدهد. پيش آگهي بيماري در افراد بسيار متفاوت است مانند لرزش ،اختلال در قدم زدن و گفتار، ناهماهنگي...
EYE & MS
در 15% از بيماران مبتلا به MS بيماريشان با نوريت اپتيك شروع مي شود و ساير علائم طي چهار سال بعد پديدار مي گردند. همينطور دوبيني و نيستاگموس كه بخصوص هنگام تمرينات ورزشي و حمام گرم بيشتر ظاهر ميشود.
در اغلب موارد نوريت اپتيك از علائم اسكلروز متعدد ميباشد بخصوص در بيماران جوان ، در بيماراني كه نوريت اپتيك دارند در 17 % آنها ديگر علائم و سيمپتوم هاي M S نيز ظاهر ميشود . در ايرلند Hutchinson معاينه بيمارانش را كه اسكلروز متعدد داشتند ، بمدت 15 سال دنبال كرد و متوجه شد كه 78 % آنها گرفتاريهاي عصب اپتيك داشتند ، نوريت اپتيك دو طرفه در بزرگسالان نسبت به نوع يك طرفه با عود كننده آن ، پيش آگهي بدتري براي ظهور M . S دارند. اين اعتقاد كه در بچه ها بين نوريت اپتيك دو طرفه و M . S هيچگونه ارتباط و بستگي موجود نباشد صحيح نيست از طرفي بهبودي نوريت اپتيك در بچه ها نسبت به بزرگسالان از پيش آگهي بهتري برخوردار است .
ميدانيد كه انجام تستهاي ديد رنگ در ارزيابي عملكرد عصب اپتيك مهم ميباشد حتي اگر حّدت بينائي 40/20 و يا بهتر از اين نيز باشد ، نقص و ضايعة عصب اپتيك با تست Munsell 100 HUE - Farnsworth قابل تشخيص است ، همچنين بهتر است ضمن گرفتن شرح حال دقيق از بيمار جهت بررسي احتمال برآمدگي عصب اپتيك ، با نور سبز ( red free ) افتالمو سكوپي شود .
سه مشخصه بيماري M . S شامل : نيستاگموس، لرزشهاي انتهائي و بريده بريده سخن گفتن در هنگام حمله نوريت اپتيك باشند .
معمولاً بعد از آنكه ضايعات متعدد ماده سفيد و خاكستري سيستم عصبي را فرا گرفتند و با گذشت زمان به نواحي زيادي منتشر شدند ، با ظهور علامت تسكين موقت و تشديد ناگهاني مجدد ، بيماري مشخص ميشود . نيستاگموس M . S معمولاً غير اختصاصي بوده و ميتواند به اشكال افقي ، عمودي يا ديسيمتري ( ناهماهنگي دامنه حركات ارادي چشمي ) ظاهر شود . هنگامي كه چشمها در جهت افقي نگاه ميكنند نيستاگموس در چشمي كه Abduct كرده است ايجاد ميشود . زماني كه افتالموپلژي بين هسته اي دو طرفه باشد كه غالباً با M . S همراه است ، نيستاگموس در هر دو سمت افقي ( راست و چپ ) در چشم Abduct كننده ديده ميشود كه در اين صورت تشخيص M . S تقريباً قطعي ميشود.
در حدود 10 % مواردي كه علت نوريت اپتيك M . S بوده ، پوشش دار شدن وريدهاي محيطي اتفاق ميافتد اين پوشش دار شدن احتمالاً درجاتي از التهاب لايه خارجي وريد را نشان ميدهد اما معمولاً اين اتفاق آنقدر خفيف است كه بيمار سيمپتومي ارائه نميكند .
كل سيمپتوم ها و علائم M . S شامل افتالموپلژي بين هسته اي ، آتاكس مخچه ، لرزش هاي انتهائي ، مشكلات اسفنگتر مجاري ادرار ، تغييرات و اختلالات حسي ، محدوديت هاي حركتي و آشفتگي هاي هيجاني و روحي ميباشد . گاهي اوقات امواجي شبيه شوك الكتريكي از بالا به پائين در مسير طناب نخاعي ايجاد ميشود بخصوص زماني كه فرد گردنش را خم ميكند ( L Hermitte sign ) كه از مشخصات ديگر M . S ميباشد . هر چند در تومورهاي طناب نخاعي نيز چنين علامتي ديده ميشود معمولاً تشخيص M . S بر اساس تسكين موقت و تشديد ناگهاني مجددو وجود انتشار گسترده ضايعه در سيستم اعصاب مركزي استوار است.
گاهي اوقات يافته هاي آزمايشگاهي براي تشخيص كمك مي كنند، در 50 % بيماران يك افزايش جزئي در شمارش سلولي مايع نخاعي به چشم ميخورد ( شمارش نبايد از 50 سلول در هر ميلي متر مكعب بيشتر باشد ) . پيش بيني اينكه بيماران با نوريت اپتيك يك طرفه داراي M . S خواهند بود از عهده دانش امروز خارج است . آزمايش مايع نخاعي اين بيماران از نظر ميزان پلئوسيتوزيس ، ايمونوگلوبولين G يا بانداليگوكلون پيش آگهي ضعيفي از ظهور M . S ميدهد .
زير دوش آب گرم قرار دادن افرادي كه به M . S مشكونند ، هنوز هم يك آزمايش خوبي ميباشد ، بدتر شدن سيمپتوم ها يا ظاهر شدن بعضي ديگر از علائم و سيمپتوم هاي جديد دليل مثبت بودن آزمايش است كه سبب ايجاد يك وضعيت نقصاني در اعصاب مبتلا ميشود ،به اين علائم تغييرات و نوسانات بينائيUhthoff sign مي گويند. Rasminsky و همكارانش نشان دادند كه افزايش دما در حدود كمتر از نيم درجه ميتواند سيمپتوم ها را ايجاد كند اين بدتر شدن عملكرد عصب احتمالاً به يك تغيير در سرعت انتقال سديم و پتاسيم در داخل و اطراف غلاف ميلين
مربوط ميشود .ادامه در قسمت دوم
نقل از وبلاگ اپتومتریست در بهزیستی محمد معیت
قسمت اول
نوعي بيماري مزمن بافت سفيد نخاع و مغز است كه سير متغيري دارد . دميلينيزان منتشر از اختصاصات اين بيماري محسوب ميشود، يك پروسه اتوايمون است.عواملي مثل محيط ، ويروس و ژنتيك در ابتلا’ به آن نقش دارند، بندرت در سنين زير 15 سال ديده ميشود ، حداكثر شيوع آن در 30 سالگي است و پس از آن به سرعت از شيوع آن كاسته ميشود .در زنان بيشتر از مردان شايع است. براي تشخيص اسكلروز متعدد معمولآ تست خاصي وجود ندارد وشش معيار ذيل را مورد نظر قرار ميدهند كه عبارتند از :
1) غير عادي بودن نتايج معاينات عصبي
2) حداقل دو محل جداگانه از دستگاه عصبي مبتلا باشد
3) ضايعات راه هاي اليافي ( بافت سفيد ) مشخص تر باشند
4) حداقل دو حمله با بافاصله حداقل يك ماه موجود باشد يا به شكل ديگر پيشرفت آهسته ضايعات عصبي طي حداقل 6 ماه
5) سن شروع بين 10 تا 50 سالگي
6) نتوان پديده بيماري را به هيچ شكلي توجيه كرد
پس از مشكوك شدن برخي بررسيهاي تكميلي انجام مي گيرد كه از آن جمله انجام MRI ، بررسي مايع مغزي نخاعي،تست VEP و...ميباشند.
تستMRI براي مشاهده دميلينيزه شدگي و اسكار بسيار مهم است ولي كافي نيست چون در 5% موارد برغم وجود بيماريMS سالم نشان ميدهد. پيش آگهي بيماري در افراد بسيار متفاوت است مانند لرزش ،اختلال در قدم زدن و گفتار، ناهماهنگي...
EYE & MS
در 15% از بيماران مبتلا به MS بيماريشان با نوريت اپتيك شروع مي شود و ساير علائم طي چهار سال بعد پديدار مي گردند. همينطور دوبيني و نيستاگموس كه بخصوص هنگام تمرينات ورزشي و حمام گرم بيشتر ظاهر ميشود.
در اغلب موارد نوريت اپتيك از علائم اسكلروز متعدد ميباشد بخصوص در بيماران جوان ، در بيماراني كه نوريت اپتيك دارند در 17 % آنها ديگر علائم و سيمپتوم هاي M S نيز ظاهر ميشود . در ايرلند Hutchinson معاينه بيمارانش را كه اسكلروز متعدد داشتند ، بمدت 15 سال دنبال كرد و متوجه شد كه 78 % آنها گرفتاريهاي عصب اپتيك داشتند ، نوريت اپتيك دو طرفه در بزرگسالان نسبت به نوع يك طرفه با عود كننده آن ، پيش آگهي بدتري براي ظهور M . S دارند. اين اعتقاد كه در بچه ها بين نوريت اپتيك دو طرفه و M . S هيچگونه ارتباط و بستگي موجود نباشد صحيح نيست از طرفي بهبودي نوريت اپتيك در بچه ها نسبت به بزرگسالان از پيش آگهي بهتري برخوردار است .
ميدانيد كه انجام تستهاي ديد رنگ در ارزيابي عملكرد عصب اپتيك مهم ميباشد حتي اگر حّدت بينائي 40/20 و يا بهتر از اين نيز باشد ، نقص و ضايعة عصب اپتيك با تست Munsell 100 HUE - Farnsworth قابل تشخيص است ، همچنين بهتر است ضمن گرفتن شرح حال دقيق از بيمار جهت بررسي احتمال برآمدگي عصب اپتيك ، با نور سبز ( red free ) افتالمو سكوپي شود .
سه مشخصه بيماري M . S شامل : نيستاگموس، لرزشهاي انتهائي و بريده بريده سخن گفتن در هنگام حمله نوريت اپتيك باشند .
معمولاً بعد از آنكه ضايعات متعدد ماده سفيد و خاكستري سيستم عصبي را فرا گرفتند و با گذشت زمان به نواحي زيادي منتشر شدند ، با ظهور علامت تسكين موقت و تشديد ناگهاني مجدد ، بيماري مشخص ميشود . نيستاگموس M . S معمولاً غير اختصاصي بوده و ميتواند به اشكال افقي ، عمودي يا ديسيمتري ( ناهماهنگي دامنه حركات ارادي چشمي ) ظاهر شود . هنگامي كه چشمها در جهت افقي نگاه ميكنند نيستاگموس در چشمي كه Abduct كرده است ايجاد ميشود . زماني كه افتالموپلژي بين هسته اي دو طرفه باشد كه غالباً با M . S همراه است ، نيستاگموس در هر دو سمت افقي ( راست و چپ ) در چشم Abduct كننده ديده ميشود كه در اين صورت تشخيص M . S تقريباً قطعي ميشود.
در حدود 10 % مواردي كه علت نوريت اپتيك M . S بوده ، پوشش دار شدن وريدهاي محيطي اتفاق ميافتد اين پوشش دار شدن احتمالاً درجاتي از التهاب لايه خارجي وريد را نشان ميدهد اما معمولاً اين اتفاق آنقدر خفيف است كه بيمار سيمپتومي ارائه نميكند .
كل سيمپتوم ها و علائم M . S شامل افتالموپلژي بين هسته اي ، آتاكس مخچه ، لرزش هاي انتهائي ، مشكلات اسفنگتر مجاري ادرار ، تغييرات و اختلالات حسي ، محدوديت هاي حركتي و آشفتگي هاي هيجاني و روحي ميباشد . گاهي اوقات امواجي شبيه شوك الكتريكي از بالا به پائين در مسير طناب نخاعي ايجاد ميشود بخصوص زماني كه فرد گردنش را خم ميكند ( L Hermitte sign ) كه از مشخصات ديگر M . S ميباشد . هر چند در تومورهاي طناب نخاعي نيز چنين علامتي ديده ميشود معمولاً تشخيص M . S بر اساس تسكين موقت و تشديد ناگهاني مجددو وجود انتشار گسترده ضايعه در سيستم اعصاب مركزي استوار است.
گاهي اوقات يافته هاي آزمايشگاهي براي تشخيص كمك مي كنند، در 50 % بيماران يك افزايش جزئي در شمارش سلولي مايع نخاعي به چشم ميخورد ( شمارش نبايد از 50 سلول در هر ميلي متر مكعب بيشتر باشد ) . پيش بيني اينكه بيماران با نوريت اپتيك يك طرفه داراي M . S خواهند بود از عهده دانش امروز خارج است . آزمايش مايع نخاعي اين بيماران از نظر ميزان پلئوسيتوزيس ، ايمونوگلوبولين G يا بانداليگوكلون پيش آگهي ضعيفي از ظهور M . S ميدهد .
زير دوش آب گرم قرار دادن افرادي كه به M . S مشكونند ، هنوز هم يك آزمايش خوبي ميباشد ، بدتر شدن سيمپتوم ها يا ظاهر شدن بعضي ديگر از علائم و سيمپتوم هاي جديد دليل مثبت بودن آزمايش است كه سبب ايجاد يك وضعيت نقصاني در اعصاب مبتلا ميشود ،به اين علائم تغييرات و نوسانات بينائيUhthoff sign مي گويند. Rasminsky و همكارانش نشان دادند كه افزايش دما در حدود كمتر از نيم درجه ميتواند سيمپتوم ها را ايجاد كند اين بدتر شدن عملكرد عصب احتمالاً به يك تغيير در سرعت انتقال سديم و پتاسيم در داخل و اطراف غلاف ميلين
مربوط ميشود .ادامه در قسمت دوم
نقل از وبلاگ اپتومتریست در بهزیستی محمد معیت
جمعه، فروردین ۲۶، ۱۳۸۴
به اطلاع همکاران گرامی می رساند کارگاه آموزشی لنزهای تماسی چهارمین همایش اپتومتری خراسان در روزهای هشتم ونهم اردیبهشت ماه سال جاری (1384) با تاکید بر آموزش چگونگی تجویز لنزهای RGP و رفع مشکل آنها با استفاده از امکانات آموزشی که از طریق موسسه RGPLI فراهم گردیده است برگزار می گرددلنزهای RGP یا همانگونه که اخیرا GP نامیده می شوند مزایای متعددی نسبت به لنزهای هیدروژل دارند که عبارتند از کیفیت بینایی بهتر - اکسیژن رسانی بهتر به قرنیه - امکان تصحیح آستیگماتیسم - عمر طولانی تر - نگهداری ساده تر و راحت تر - آب پذیری بهتر - حفظ سلامتی قرنیه و امکان تصحیح کراتوکونوس
همکاران گرامی را به مشارکت فعال در چهارمین همایش اپتومتری خراسان و بویژه کارگاه آموزشی لنز تماسی آن دعوت می نمایم
فراگیری چگونگی تجویز لنزهای RGP و چگونگی رفع مشکل آنها می تواند نقش بسیار مهمی در افزایش بیماران شما و بهروری بیشتر مرکز اپتومتری شما داشته باشد
همکاران گرامی را به مشارکت فعال در چهارمین همایش اپتومتری خراسان و بویژه کارگاه آموزشی لنز تماسی آن دعوت می نمایم
فراگیری چگونگی تجویز لنزهای RGP و چگونگی رفع مشکل آنها می تواند نقش بسیار مهمی در افزایش بیماران شما و بهروری بیشتر مرکز اپتومتری شما داشته باشد
سهشنبه، فروردین ۲۳، ۱۳۸۴
شنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۴
بررسی موضوع تجویز دارو جهت مقاصد درمانی توسط اپتومتریست ها
زیاد بودن تعداد اپتومتریست ها ، دسترسی راحت و درمانگر اولیه بودن( primary care practitionar ) آنها از عواملی هستند که باعث می شوند تا بسیاری از مردم برای رفع مشکلات چشمی و بینایی خود به مراکز اپتومتری مراجعه نمایند بدین جهت در بسیاری موارد اولین آثار و علائم بیماریهای چشمی توسط اپتومتریست ها کشف و مورد بررسی قرار می گیرد فراهم نمودن شرایط و امکانات لازم برای درمان دارویی بیماریهای چشمی توسط اپتومتریست ها می تواند کمک بسیار بزرگی به بیماران و همینطور سیستم بهداشتی درمانی کشور باشد
ورود اپتومتریست ها به پروسه درمان بیماریهای چشمی یک جایگزین بسیار مناسب و ارزان برای وضعیت نه چندان مطلوب فعلی است که در آن بیماران ابتدا توسط پزشک عمومی یا اپتومتریست ویزیت شده و سپس به چشم پزشک ارجاع داده می شوند وضعیتی که سبب طولانی شدن مسیر درمان و اتلاف وقت و هزینه بیماران می گردد
اگرچه که برنامه آموزشی و مدارج تحصیلی اپتومتری در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد ولی در بیشتر کشورهایی که اپتومتری به عنوان یک حرفه مستقل شناخته شده است قانونگذار این حق را به اپتومتریست ها داده است که بطور مستقل نسبت به تجویز دارو برای مقاصد درمانی اقدام نمایند از آنجایی که سیستم آموزشی اپتومتری در کشورهای انگلستان و استرالیا شباهت زیادی به سیستم آموزشی اپتومتری در کشور ما دارد بدین جهت ما موضوع تجویز دارو توسط درمانگران غیر پزشک از جمله اپتومتریست ها را در این کشورها بررسی نموده ایم تا بتوانیم الگویی جامع برای تجویز دارو جهت مقاصد درمانی توسط اپتومتریست های کشورمان را تهیه نماییم بدین ترتیب علاوه بر کمک به سیستم بهداشتی درمانی کشور به اپتومتریست ها نیز این فرصت داده می شود تا بتوانند بطور کامل از آموخته ها و توانایی های خود برای خدمت به هموطنان بهره جویند
این خلاصه مطلبیست که توسط اینجانب در چهارمین همایش اپتومتری خراسان ارائه خواهد شد
ورود اپتومتریست ها به پروسه درمان بیماریهای چشمی یک جایگزین بسیار مناسب و ارزان برای وضعیت نه چندان مطلوب فعلی است که در آن بیماران ابتدا توسط پزشک عمومی یا اپتومتریست ویزیت شده و سپس به چشم پزشک ارجاع داده می شوند وضعیتی که سبب طولانی شدن مسیر درمان و اتلاف وقت و هزینه بیماران می گردد
اگرچه که برنامه آموزشی و مدارج تحصیلی اپتومتری در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد ولی در بیشتر کشورهایی که اپتومتری به عنوان یک حرفه مستقل شناخته شده است قانونگذار این حق را به اپتومتریست ها داده است که بطور مستقل نسبت به تجویز دارو برای مقاصد درمانی اقدام نمایند از آنجایی که سیستم آموزشی اپتومتری در کشورهای انگلستان و استرالیا شباهت زیادی به سیستم آموزشی اپتومتری در کشور ما دارد بدین جهت ما موضوع تجویز دارو توسط درمانگران غیر پزشک از جمله اپتومتریست ها را در این کشورها بررسی نموده ایم تا بتوانیم الگویی جامع برای تجویز دارو جهت مقاصد درمانی توسط اپتومتریست های کشورمان را تهیه نماییم بدین ترتیب علاوه بر کمک به سیستم بهداشتی درمانی کشور به اپتومتریست ها نیز این فرصت داده می شود تا بتوانند بطور کامل از آموخته ها و توانایی های خود برای خدمت به هموطنان بهره جویند
این خلاصه مطلبیست که توسط اینجانب در چهارمین همایش اپتومتری خراسان ارائه خواهد شد
طي احكام جداگانه اي از سوي دبيركل انجمن اپتومتري خراسان؛ مسئولين برگزاري كارگاههاي اپتيك و لنزهاي تماسي چهارمين همايش اپتومتري انتخاب گرديدند.
در اين احكام آقاي عليميرزايي (اپتومتريست و دانشجوي كارشناسي ارشد اپتومتري) به عنوان مسئول كارگاه لنزهاي تماسي و آقاي نظري (اپتومتريست و عضو كادر آموزشي گروه اپتومتري دانشگاه شهيد بهشتي) به عنوان مسئول كارگاه اپتيك انتخاب گرديدند.خاطرنشان ميشود چهارمين همايش اپتومتري خراسان در روزهاي هشتم و نهم ارديبهشت ماه سال جاري در مشهد مقدس؛ تالار نور برگزار ميگردد.
در اين احكام آقاي عليميرزايي (اپتومتريست و دانشجوي كارشناسي ارشد اپتومتري) به عنوان مسئول كارگاه لنزهاي تماسي و آقاي نظري (اپتومتريست و عضو كادر آموزشي گروه اپتومتري دانشگاه شهيد بهشتي) به عنوان مسئول كارگاه اپتيك انتخاب گرديدند.خاطرنشان ميشود چهارمين همايش اپتومتري خراسان در روزهاي هشتم و نهم ارديبهشت ماه سال جاري در مشهد مقدس؛ تالار نور برگزار ميگردد.
اشتراک در:
پستها (Atom)
برگزاری کنگره ۲۶ اپتومتری ایران
بیست وششمینکنگره اپتومتری ایران از هفدهم تا نوزدهم مردادماه در هتل المپیک برگزار شد
-
بلفاریت خلفی یا همان اختلال عمل غدد میبومین یکی از شایع ترین تصاویر کلینیکی است که اپتومتریست ها طی کار روزانه با آن برخورد می نمایند و درما...
-
يكي از دوستان اپتومتريست تعريف مي كرد يكسال بعد از فارغ التحصيلي وقتي كه در يك مجلس عروسي شركت كرده بودم در ميان جمعي از دوستان و آشنايان اي...
-
UBM يك سيسنم سونوگرافی سگمان قدامی چشم میباشد بر خلاف اولتراسونوگرافی که برای بررسی سگمان خلفی است در این سیستم از صوت با فرکانس با...