شنبه، دی ۲۶، ۱۳۸۳

بازرسي از دفتر كار اپتومتري به روش كشف جنايت
امروز افتخار اين راداشتم كه از عينك سازي و دفتر كارم بازرسي به عمل آمد. بازرسين محترم كه به تعداد سه نفر (يك نفر مرد و دو نفر زن )بودند بدون توجه به اينكه من مشغول معاينه و نسخه نويسي براي مراجعه كننده اي محترم و در عين حال توضيحات تكميلي براي همراهانش هستم همچون قوم مغول به دفتر كارم يورش آورده و مرد بازرس با نشان دادن كارت خود كه صادره از دانشگاه علوم پزشكي گلستان بود خواستار همراهي و همكاري من براي اين بازرسي شد . اوكه نامش خادملو بود و دچار استرابيسم مزمن و كمي تا قسمتي شبيه به كارآگاهان سريالهاي تلويزيوني بخصوص پواروسخت ميكوشيد تا جدي و ترسناك باشد.جالب آنكه اصلا به تلاشي براي اينكار نياز نبود همينطوري هم زهره آدم آب مي شد
در همان حال خانم دكتر همراه گروه به جهت انجام وظيفه به نسخه نوشته شده توسط من كه عينك ناقابلي بيش نبود سركي كشيد بعد از اينكه خيالش راحت شد خيلي به آسودگي بدون اينكه تشويشي به خود راه دهد دسته سرنسخه هاي بنده كمترين رابه ديگر همكار خانمش داد تا مورد وارسي قرار گيرد بعد هم به عنوان كاغذ يادداشت مورد استفاده دهد ،البته كه نيازي به كسب اجازه از من نبود كه آنجا نشسته بودم. مال خودشان بود و اختيارش را داشتند .بعد هم نوبت اين شد كه ايراد بگيرند چرا مجوزت را تمديد نكردي و هرچه گفتم كه سال گذشته آقاي احمدي مجوزهاي من را براي تمديد به مركز استان ارسال نموده ولي چندي بعد با اعلام اينكه نياز به تمديد ندارد عودت دادند، باور نكردند. ظاهرا مهر دروغگويي را بر پيشاني من زده بودند يا انها از سر درون من آگاهي داشتند؟ نمي دانم!!! شانس من بوده شايد
بعد به آنها گفتم چه فايده دارد كه شما ازمن هر ساله بازخواست مدارك قانوني را مي كنيد و به بازرسي مي ائيد ولي در آن گوشه شهر شخصي هست كه بدون مجوز وزارت بهداشت و درمان به عينك سازي مشغول است و طرفه اينكه نام عينك سازي خود را عينك پزشكان گذاشته و مدعي است با كد بين المللي كار ميكند ومتخصص اپتيك هم هست..ايا در اين چند سال تا بحال سراغش رفته ايد كه چه مي كني؟ آيا اگر غير قانوني و بدون مجوز كار كنيم راحتتر و بدون دردسرتر نيستيم؟ باور كنيد اصلا اسم و آدرسي هم از او نداشتند .خوب طبيعي بود كه باز هم تقصير من بود .سروران بازرس گفتند اي آقا چرا گزارش ندايد و نامه ننوشتيد. رو نوشت نامه هايي را كه در اين دو ساله نوشته بودم نشانشان دادم.در اينجا اقاي سر بازرس محترم به من رو كردند كه من مي دانم اگر اقدام هم بكنيم در نهايت چنين و چنان مي شود وآقاي قاضي محترم هم بالاخره حكم به ادامه كارشان خواهد داد و چه و چه و خلاصه سرتان را درد تياورم ما در آخر همان محكومي شديم كه از اول بوديم
بازرسين محترم بدون اخذ نتيجه و با اعلام اينكه آقا چقدر حرف مي زني و چرا ناراحت هستي و بدون اينكه مورد پذيرايي قرار گيرند
ما را ترك كردند . چه چندين بار اعلام كرده بودند كه بعد از كار اداري از گرگان آمده اند و خسته هستند و وقت ندارند و .....وهكذا
خوب از شما مي پرسم ايا بهتر نيست مثل آدم عاقل اين همه مجوز و پروانه و كاغذ هاي ديگر را دور وبر خودمان جمع نكنيم ؟ موقعيكه قانون روشني نبود همه از نبودش مي ناليدند ، حالا كه هست مي گويند اي آقا چه دل خوشي داري كي به اين حرفها توجه مي كند
.تكليف ما اين وسط چيست كه همه مدارك قانوني را داريم اما مثل اينكه قتل كرده باشم به ما حمله مي كنند تا نكند خداي نكرده آثار جرم از بين برود و اگر راجع به ادم و كار بي قانوني هم حرف بزنيم خوب معلوم است ديگر غلط زيادي كرده ايم و چيزي نمي فهميم.اصولا ادمهايي كه از مركز مي آيند بيشتر مي فهمند بخصوص اگر از نوع بازرسش باشند

هیچ نظری موجود نیست:

برگزاری کنگره ۲۶ اپتومتری ایران

بیست وششمین‌کنگره اپتومتری ایران از هفدهم تا نوزدهم مردادماه در هتل المپیک برگزار شد