حکایت

آورده اند که روزی حسین میرزایی که مدتی به تحصیل علم اوفتومتری در بلاد مشهد رحل اقامت افکنده بود اوستاد اعظم خویش را در حیاط دانشکده بدید و از آنجاییکه آنروز سالگرد تاسیس صفحه ای بود که او آنرا در گردونه عنکبوتی عالم پدید آورده بود آنرا بدان اوستاد اعظم معرفی نمود دانی که آن اوستاد چه پاسخ داد؟ هماندم حسین میرزایی را فرمود هان ای پسر این چه کار است که تو می کنی و وقت خویش بیهوده تلف می کنی برو اندیشه دیگری بهر خود کن مرا بین که پیوسته اندر فکر ارتقاءخویش از دانشیاری به استادیم و هر مقاله که نویسم نام دوستان نیز بر آن نهم تا آنها نیز به رتبه بالاتر نایل آیند پس آنگه که خانم دکتر توکلی نیز از بلاد فخیمه انگلیس با مدرک پی اچ دی باز آید و جملگی پنج نفر شویم دوره دکترا نیز در اینجا باز کنیم و دل دانش پژوهان شاد کنیم که ما خود بودیم که دوره فوق را نیز بنیاد نهادیم پس آنگه نام نیکی از ما بیادگار بماند و گویند که این فلان بود که در مشهد دوره های فوق و دکترای افتومتری را بنیاد نها د تو نیز راه دیگر پیش گیر که نه این راه که تو می روی به جایی رسد