دوستان و همكاران ارجمند ما باز هم ثابت كرديم كه در مرثيه سرايي و آه ناله و ماتم كم نداريم و استاديم.اما امان از يك راه حل كه نياز به همتي داشته باشد
چند روزي به احترام آقاي عليميرزايي صبر كردم تا زماني بگذردو واكنش دوستان را ببينم و هم كمبود او را همه حس كنند
كيست كه نداند اين دوست عزيز ماخيلي آقاست ومتين و دوست داشتني،او بدون چشمداشت معمول هم عصران ما براي اپتومتري كار كرده و از اين لحاظ نمونه است.حسين آقاي عزيز ما از همان ابتدا كه من يادم مي آيد در دوران دانشجويي بدنبال علم بود وبس.البته زن و بچه و زندگي خصوصي دارد كه بايد ازشغل شريف اپتومتري و كارگاه عينك سازي و احيانا فروشگاه عينك ، مخارجش را تامين كند و اينها خواهي نخواهي جزئي از كار ماست و داشتن اطلاعاتي از آنها واجب و رو گرداندن از آنها كاري است نا صواب.اماهمين حسين آقا با تمام علم و علاقه،دودوتا چهارتا را بخوبي نميداند.همان چيزي كه اقتصاد اپتومتري نام دارد و بعضي دوستان فكر ميكنند راهنمودن به همكاران جوان درمورد مسائل مالي و اقتصادي يعني مشي كاسب كار بازاري، دوري از علم و روي نمودن به ثروت.چه اگر اوقبلا نظري از من خواسته بود حتما به او مي گفتم كه كتابش را در تيراژ دويست - سيصد تا بيشتر چاپ نكند كه اين بلا سرش نيايد،زيرا انتظار بيجا از بعضي نبايد داشت
كتاب او را در نمايشگاه مشهد خريدم و بنظرم كتاب جالبي است.چند وقتي بود كه مي خواستم نكاتي راجع به كتابش بنويسم و متاسفم كه چنين نكردم شايد در جلب توجه همكاران مفيد واقع مي شد
اما حالا هم چندان دير نشده.بد نيست براي ياري رساندن به همكار ارجمندمان،و در حقيقت به خودمان و اپتومتري ايران،در كنگره اپتومتري كه مردادماه يعني چند روز ديگر برگزار مي شوديك جلد از كتابش را بخريم يا علاوه بر آن مثل من قصد كنيد دو سه جلدي را خريده و به كتابخانه دانشكده اهدا كنيد
تبليغ و اشاعه استفاده از سايت يا وبلاگ اپتومتري ايران هم مورد ديگري است كه يقينا باعث شارژ روحي آقاي عليميرزايي مي شود.اميدوارم مثل سمينارها و كنگره هاي پيشين وجود اين رسانه و پل ارتباطي همكاران ناديده گرفته نشود و حد اقل ذكري از آن به ميان آيد.خوب نيست آدم به رسانه اي هر از چند گاهي رجوع كند و بعد خودش را به نديدن بزند