چشم پزشکی در تمدن اسلامی
روميان ويونانيان ازدانش و هنر بينايی و چشم پزشکی آگاهی چندانی نداشتند.امااين دانش در ميان مسلمانان چندان پيشرفت نمود که پس از داروشناسی ،از نمادهای برجسته تمدن آنها قلمداد می شود.دانش چشم پزشکی بيش از رشته های وابسته پزشکی بر طب اروپا اثر بخشيد.انديشه ها و ديدگاههای چشم پزشکان قلمرو اسلام دهها سال پس از رنسانس هنوز در اروپا تابان بود و دانشگاههای پزشکی اروپا جولانگاه انديشه های نوين علمی ،تجربی اين پزشکان و پيرامون فيزيولوژی بيماريهای چشم بود.
بسياری از واژه های کاربردی در چشم پزشکی نخستين بار در دامان فرهنگ پزشکی مسلمانان تدوين يافت و با ورود اين رشته همگام با رشته های وابسته پزشکی به اروپا اين واژگان نيز در فرهنگ پزشکی اروپا ريشه دواند.واژه های آناتوميکی و پاتولوژيکی مانند رتينـــا Retina به معنای شبکيه و کاتاراکت cataract به معــنای آب مرواريد که در فرهنگنــــامه چشم پزشکی جهــــان نگاشتـه شده اند،در فرهنگ پزشکی مسلمانان رشد يافته اند.(1و12)
نخستين کتاب کلاسيک چشم پزشکی به نام « کتاب العشر مقالات فی العين » توسط حنين در سده نهم ميلادی نگارش شد و بی شک اين نوشتار آغازگر جهشی بود که در متن تمدن اسلام در چشم پزشکی ايجاد شد.
خود حنين می نويسد:
« من متجاوز از سی سال مشغول تنظيم و تاليف رسالات متعددی درباره چشم بوده ام که در آنها مسائل مختلف و متفاوت را که مردم درباره آن از من سوال می کردند، دنبال کرده ام.بعد حنين از من خواست که اين رسالات را که در آن زمان بالغ بر نه مقاله بود يکجا جمع کنم و از آنها کتابی ترتيب دهم و يک مقاله هم به آن بيفزايم .من در مقاله دهم تفسيری را درباره داروهای مرکب که پيشينيان ترکيب و در کتابهای خود برای درمان بيماريهای چشم پايه گذاری کرده اند مورد بحث قرار داده ام.(2)
مقـــاله ديگر که پــيرامون فيزيولوژی و آسيب شنـــاسی چشم از وی به جا مانـده کتاب « المسائل فی العين» نام دارد.
علی بن عيسی که در سده يازدهم درگذشت،آميزه برداشت و تجربه های بالينی خود را در کتاب « تذکرة الکحالين» نمايان نموده است.خود او در پيشگفتار کتاب چنين مينويسد:« من نوشته ها و کتابهای پيشينيان را به طور تمام و کمال جستجو و مطالعه کرده ام و از خود فقط مطالب کلی را که در محضر استادان فرا گرفته يا ضمن تجربه و عمل در اين زمينه به دست آورده ام،بر آن افزوده ام»(3)
با اين رساله دانش چشم پزشکی به اوج درخشندگی خود دست يافت.صدها سال آموزش چشم پزشکی در دانشکده های چشم پزشکی بر همين رساله استـــوار بود.از اين رو اين کتــــاب نيز پس از برگردان به لاتين به نـــام«رساله چشم پزشکی عيسی بن علی» به اروپا راه يافت و در سالهای 1497،1499،1500 در ونيز به چاپ رسيد و چشم پزشکی اروپا بر آن بنياد گذاشته شد.(4)
علی بن عيسی در بخش نخست اين کتاب به آناتومی چشم می پردازد و در بخش دوم به بيماريهای بيرونی چشم و در بخش سوم از بيماريهای درونی چشم را که از برون چشم قابل معاينه نيستند ،سخن می راند.اين بخش سوم کتاب مرز دانش چشم پزشکی طب اسلامی را نشان می دهد،زيرا هر بيماری درونی چشم نموداری از بيماريهای عمومی بدن مانند بيماريهای قلب و عروق و کليه می باشد و بخشی از کتاب گويای واقعيت پيوستگی ارگانيک بيماريهای درونی چشم با اين بيماريهای سيستميک و عمومی بدن است.مانند آنکه در جايی از اين بخش چنين اشاره شده است که نارسايی بينايی ممکن است از يک بيماری معدی يا مغز و اعصاب برخاسته باشد.(5) با توسل به همين اصل است که امروزه چشم پزشکان با مدد آفتالموسکوپیophthalmoscopy گام مهمی را در شناخت و شناسايی بيماريهای سيستميک بر می دارند.
کاربرد قانونهای اپتيک در تشخيص و درمان نارساييهای بينايی و بيماريهای چشم نقش مهمی را ايفا می کند.ابو علی حسن ابن هيثم که در سال 965 در بصره زاده و در سال 1309 در قاهره درگذشت،پدر فيزيک نور ناميده می شود،زيرا پژوهشهای وی درباره بازتاب و زاويه های شکست نور و قوانين تابش نور در آينه های گوناگون زيربنای انديشه های راجربيکنR.Bacon ،لئوناردو داوينچی Lonardo Davinciو کپلرJ.Kep را فراهم نمود.(6 و13)
با مدد همين پژوهشهايش در فيزيک اپتيک بود که توانست انديشه نادرست اقليدس و بطلميوس را درباره مکانيزم بينايی با زبان رياضيات در هم بشکند.زيرا فيلسوفان يونان، بينايی را نتيجه انتشار اشعه نور از چشم می دانستند که پس از برخورد به اشياء به چشم بيننده باز می گردند و از کم و کيف آن شی اطلاعات را به شخص می رسانند و سبب بينايی و تشخيص اشيا می شوند.
ابن هيثم نه تنها مکانيزم فيزيکی بينايی را بيان داشت بلکه چگونگی روند نوروآفتالمولوژی neurophthalmology بينايی را نتيجه برخورد نور تابيده بر شبکيه و انتقال آن توسط عصب بينايی optic nerve دانست.او چنان به ژرفای فيزيک نور دست يافت که اصول تئوريک ساخت عدسيهای گوناگون را بنياد نهاد که پس از سيصد سال بر همين اساس اين عدسيها در اروپا ساخته شد.(10)
بی گمان بزرگترين خدمت مسلمانان در آفتالمولوژی در درمان و توصيف فيزيولوژيک آب مرواريدcataract است.
علی بن عيسی در کتاب خود تصوير ابزاری را نشان می دهد که برای جراحی آب مرواريد به کار می رفت.عمار بن علی موصلی در اثر مهم خود « کتاب المنتخب فی علاج العين» که پيرامون بيماريهای چشم در مصر نوشته است به روشهای گوناگون جراحی آب مرواريد اشاره می کند.او با بکار گيری ابزاری که علی بن عيسی در کتاب خود تصوير آن را نشان داده است روشی را در جراحی آب مرواريد بنيان می نهد که کاملاً بر فيزيولوژی چشم استوار بوده است.اصول اين روش پس از صدها سال دوباره در اروپا در سده نوزدهم به کار گرفته می شود.علی موصلی اين ابزار را که سوزنی توخالی بود از راه برش سفيده چشمscleraوارد چشم می کرد و با مکش عدسی چشم را که دچار آب مرواريد بود بيرون می کشيد.اين روش مانع ايجاد بريدگی در فضای داخلی چشم و در نتيجه کم شدن مايع روان می گرديد.(14،7،2)
از جراحيهايی که چشم پزشکان انجام دادند درمان عفونت مزمن مجاری اشکی Dacryocystitis از راه ميل زدنProbing بود.
در تاريخ پزشکی علاوه بر توصيف پاتولوژی آب مرواريد،بسياری از پديده ها و رويدادهای پاتولوژيک چشم مانند پانوس Pannus ،گلوکوم Glaucoma ،زخمهای قرنيه Corneal ulcer ،ناخنک Pterygium، تراخم Trachomo و تومورهای نئوپلاستيک چشم را نخستين بار مسلمانان موفق به شناخت و درمان آنها شدند.(9)
در زمينه آناتومی و فيزيولوژی چشم نيز مسلمانان به پيشرفتهايی نائل آمدند.کشف واکنش مردمک Pupil در برابر نور که نخستين بار رازی به توصيف آن پرداخت و همچنين تعداد و موقعيت دقيق ماهيچه های حدقه چشم ابن سينا به شرح آنها می پردازد نمونه هايی از پيشرفت مسلمانان در آناتومی و فيزيولوژی چشم (15 و 11)
منابع:
1- علم در اسلام به اهتمام احمد آرام.سروش1366 .
2- الگود سيريل ،تاريخ پزشکی ايران ،اميرکبير1356
3- همان مرجع پيشين ص 166
4- همان مرجع پيشين ص 168
5- همان مرجع پيشين ص 8-167
6- مارتون،جرج،شش بال(مردان علم در رنسانس)ترجمه احمد آرام،سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی1364
7- همان مرجع شماره 2 ص164
8- الگود سيريل،طب در دوره صفويه،ترجمه محسن جاويدان،دانشگاه تهران1357
9- همان مرجع پيشين ص 2-161
10-همان مرجع شماره12 ص11-10
11-همان مرجع شماره12 ص 11
12-sysed IB.Leuisville Ky:Islamic Medicine 1000 years of Its Time.j Islamic med as 1981,1301
13-Lewis B:Islam and Arab world New York.America Heritage Publishing ci.in 1976
14-meyehof,m.las Opesacines de Cataractu de,Ammur ibn,Ali Al ,mausili,Oculista de eicaivo,in Five Langaages includeing English,Barcelona,1937
15-Arberry Ay:Thelegacy of Persic.Oxford.1953
سهشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برگزاری کنگره ۲۶ اپتومتری ایران
بیست وششمینکنگره اپتومتری ایران از هفدهم تا نوزدهم مردادماه در هتل المپیک برگزار شد
-
بلفاریت خلفی یا همان اختلال عمل غدد میبومین یکی از شایع ترین تصاویر کلینیکی است که اپتومتریست ها طی کار روزانه با آن برخورد می نمایند و درما...
-
يكي از دوستان اپتومتريست تعريف مي كرد يكسال بعد از فارغ التحصيلي وقتي كه در يك مجلس عروسي شركت كرده بودم در ميان جمعي از دوستان و آشنايان اي...
-
UBM يك سيسنم سونوگرافی سگمان قدامی چشم میباشد بر خلاف اولتراسونوگرافی که برای بررسی سگمان خلفی است در این سیستم از صوت با فرکانس با...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر